نتایج جستجو برای عبارت :

ماجرا کم کن و باز آ که مرا مردم چشم.

نمیدونم چرا همیشه ته ماجرا به من میرسه، یعنی مثلا همه چی تموم شده بعد آخرش من متوجه میشم، موقعی که نامه ی خدافظی میفته تو بغلم، واقعا خیلی عجیبه،البته تقصیر خودمه ها... دیگه چیکار کنم نمی تونم در عین حال از همه جا با خبر باشم که... ولی خوب لااقل متوجه میشم چی شد، بازم جای شکر داره...:)
پ.ن: این ماجرا ها پایان نا پذیره انگار...
اما اونقدر هم ساده نیست ماجرا
و خیلی هم ساده هست ماجرا
وقتی از همه حرف هام اون چیزی رو می شنوی که خودت میخوای بشنوی، دیگه مهم نیست چیزی
تو یادت میره همه چیز
ولی من یادم نمیره. چه خوب ها رو چه بدهاشو 
نه اسم رفیق برام مهمه نه رفاقت
اگه یه طرف این ماجرا منم ، اون طرف ماجرا تویی
ولی تو بخواب خسته شدی
دیگه هیچی مهم نیست
 
× خیلی نرم و مجلسی ، اون با تکست و من با وویس حرف زدیم و گفتم که دیگه همدیگه رو نبینیم 
چه قدر هم خوب و عالی
با اینکه همیشه روزنه برا
ما مردم این سرزمین، با آرامش بیگانه ایم. مشغله های ذهنی مان یکی - دوتا نیست. تا می آییم با یک مسئله کنار بیاییم و سازگار بشیم، سر و کله ی غول مرحله ی بعد پیدا میشه. البته بیشتر وقتها این غول خودش نمیاد و یک عده ای از اون عقب هلش میدند توی ماجرا. مثلا هنوز سر و صدای بنزین و اعتراض و ... نخوابیده که الکی الکی یه کلیپ درمیاد توش یه هیولا بچه ی زباله گرد رو میندازه تو سطل زباله. پشت بند اون سناریوی همیشگی اجرا میشه. این ذهن بی صاحاب ما آروم نمی گیره.
 
 
سلامتا اون جایی که من فهمیدم داستان اصلی فیلم حول فعالیت، شناسایی، دستگیری و مبادله ی جیسون رضاییان، جاسوس آمریکا در ایران بود.کلیت ماجرا تا جایی که بنده مطلعم متاسفانه صد در صد واقعی است.اما نحوه ی پرداخت این ماجرا در این سریال به دلیل محدودیت های فیلمسازی و سیاسی تقریبا تا 80 درصد بر مبنای تخیل نویسنده و غیر واقعی است.به نظر من این داستان بکر و جذاب رو خیلی حرفه ای تر هم می شد فیلم کرد تا در عرصه ی بین الملل هم ببننده داشته باشه ولی در همی
فکر می‌کردم سختی ماجرا تمام شده است...
زهی خیال باطل
انگار تازه اول مصیبت است..‌. 
هر چه هست همین که از دوست رسیده، همین که الخیر فی ما وقع 
زهر ماجرا را می‌گیرد... 
مثل آدم‌هایی که دارند جان می‌دهند و درست لحظاتی قبل از جان دادن از اول تا آخر زندگیش را می‌بینند.. قبل از اعلام عمومی به دیگران از اول تا اخر این سال‌ها برایم مرور شد... 
روزگار است دیگر... 
مگر عاشق کشان دارند تبعید از این بالاتر...
اوایل این هفته میرحسین موسوی با انتشار پیامی به خانواده‌های کشته شدگان اعتراضات اخیر تسلیت گفت و مقابله با اغتشاش‌گران را با ماجرای میدان ژاله تهران در آستانه انقلاب 57 مقایسه کرد. این نامه برای طرفداران تند و تیزش و حتی اصلاح‌طلبان خوشایند نبود. تا جایی که علی مطهری هم از آن انتقاد کرد.
موسوی قریب به ده سال است که در حصر به‌سر می‌برد. حصری که در آن هم می‌شود فعالیت مجازی داشت، هم به سفر رفت، هم پیام و بیانیه فرستاد و یا هرکار دیگری که دوست
دکتر روحانی در کوران مشکلات اقتصادی مردم کشورمون(که نیاز به کلید تدبیر داره) گفتند که:
“با شنود نمی‌شود مردم را محاکمه کرد…؛ امام خمینی دو قاضی عالی‌رتبه را به خاطر توجه به شنود عزل کرد.”
 
دقّت کنین
اینکه در این وضعِ لَنگیِ تاریخیِ چرخِ اقتصادِ ایران، آیا طرح چنین مسائلی
باهدف پرت کردن حواس مردم به سمت مسائل حاشیه ای هست یا خیر، بماند…؛
فعلاً با این تاکتیک آشنا کاری نداریم؛
امّا
ماجرای شنود که آقای روحانی روی اون کلید کرده و ازش صحبت می
مردم به دیدن فیلم های ابرقهرمانی میروند در صورتی که میدانند که در اکثر موارد آدم های خوب پیروز ماجرا هستند ولی چیزی که در اصل برای تماشایش میروند این است که این قهرمانان چگونه و چرا برنده میشوند!
...
این روز ها هم سپری میشوند ولی کاش به این سادگی بود، اینکه چطور تمام میشود و چه قیمتی دارد، مهم است.
قضیه پانزده خرداد بزرگترین حادثه‌ای بود که در قرن حاضر در کشور ما، میان مردم و رژیم حاکم اتفاق افتاده بود. در پانزده‌خرداد، سخنرانی امام رضوان‌الله‌علیه در قم و در روز عاشورا، آن‌چنان ولوله‌ای ایجاد کرد که یک شورش عظیم مردمی، بدون هیچ گونه رهبری مشخّصی در تهران، فردا و پس‌فردای آن روز به راه افتاد. اسنادی هم چاپ شده که نشان‌دهنده مذاکرات هیأت دولت برای مقابله با این حادثه در همان روزهاست. شما ببینید، آن سخنرانی و آن حضور مردم، چه زلزل
 
دانلود سریال گیله وا از شبکه افق
سریال ایرانی گیله وا را از افق پیگیری کنید
برای دیدن یک سریال خوب باید به سایت های خوب بروید برای دانلود سریال گیله وا هم یکی از بهترین سایت ها شب دی ال است.
در مورد گیله وا اطلاعات زیادی در دسترس نیست
فقط همین را بدانید که سریال گیله وا استعمار سیز است
و به زندگی مردم در استان های شمال ایران هم می پردازد
البته شرح حادثه بر می گردد به حدود صد سال پییش یعنی سال 1297 ..............نقش استعمار پیر هم کاملا مشخص است.
اینکه
یادم نیست دقیقن کجاها ولی کلن خعلی اسم این فیلمو شنیده بودم و خوب... یکم نت خریدم و دانلودش کردم و... حیف پولی ک خرجش شد:/
یه جایی بهش گفته بودن یه رُمَنس متوسطه... ولی من کاملن مخالفم. یه فیلم نه کاملن تینیجری و یه عاشقانه بسیار سطح پایینیه! و واقعن ارزش دیدن نداشت. توی کل ماجرا هیچ چیز جدیدی نسیبت نمیشد و پایانش... افتضاح تر از این ممکن نبود! و من منتظر بودم یه چیزایی از ادامه ماجرا رو توی تیتراژ عاخر ببینیم ک هیچی نبود:))
کلن نت‌تون رو حرومش نکنید چ
پیشا پیش جشن نوروز مبارک باد
این متن زیبا را باهم‌ بخوانیم ماجرای دل دادگی ملامحمدجان: اکنون که ایام نوروز و فصل لاله‌های سرخ مزارشریف است، گفتم خالی از فایده نیست که ماجرای دلدادگی ملامحمدجان را نیز با هم مرور کنیم. این ماجرا، از جمله داستان‌های فولکلوری یا عامیانه افغانستان است که به قرن دهم هجری بر می‌گردد. باورهای فولکلور، شاید مستند و مستدل نباشند اما از چنان جایگاهی در بین ملت‌ها برخوردارند که به فرهنگ مردم تبدیل می‌شوند. داستان
 داستان واقعی و وحشتناک از وقایع تابستان 1368 در محله ای بنام امین الضرب در رشت که عاقبت با یک تراژدی به پایان رسید و منجر به حوادث شنیع و غیرقابل باوری شد که نهایت بیرحمی و بی عاطفگی در برهه ی خاص محسوب میشد.     بسرعت تیتر اول تمامی محافل خبری شد و تهیه ی گزارش از ماجرا و اعزام یه تیم خبری از اتریش به ایران و کنکاش های مجدد برای  واکاوی ماجرا مجدد سبب بروز تراژدی و مرگ های بیشتر گردید. 
ادامه مطلب
یک ویژگی جالب رمان «بازی دروغ» این است که یکی از این ۴دختر، دختری
مسلمان به نام فاطیماست که با همسر خود علی زندگی می‌کند، شرح ماجرای حجاب
انتخابی فاطیما و مشکلاتی که او به عنوان یک مسلمان در میان غیر مسلمانان
دارد، یکی از نقاط جذاب این رمان به خصوص برای مردم کشور ما می‌تواند باشد.
بازی دروغ با یک راز آغاز می‌شود، رازی که سبب شده است چهار زن
که ۱۷ سال پیش در دبیرستان همکلاسی بوده‌اند، پس از همه اینهمه سال دور هم
در خانه در حال ویرانی یکی ا
جدیدا بعضی وقتا به طرز عجیبی متفاوت میشم با خود عادی و همیشگیم.
و قسمت بد ماجرا اینجاست که ظاهرم از این متفاوت بودن چیزی نشون نمیده.
فقط درونمه که فرق میکنه و کسی از این ماجرا چیزی نمیفهمه که بخواد کمکم کنه، مگر اینکه خودم بخوام.
ادامه مطلب
می‌دانیم که بیشتر سیارک‌ها در محدوده‌ای بین مدار سیارات مریخ و
مشتری قرار دارند. منطقه‌ای از منظومه شمسی که آن را با عنوان کمربند
سیارک‌ها می‌شناسیم. اما این تمام ماجرا نیست و هستند سیارک‌هایی که در
فاصله‌ی نزدیک‌تری نسبت به خورشید و زمین به دور تک ستاره‌ی منظومه شمسی
می‌گردند. با کشف جدید اخترشناسان اما ماجرا جالب‌تر از قبل شده است: یک
سیارک که در مدارش از عطارد هم به خورشید نزدیک‌تر می‌شود!
ادامه مطلب
اصلاً معلوم نیست قضیه از چه قرار هستش.
هیچ جا، هیچ چیز مشخصی هم در این مورد نوشته نشده که ناوچه کنارک چرا و چطور مورد هدف قرار گرفته.
حتی یک روز هم برای این همه کشته و زخمی شدن جوانان، عزای عمومی اعلام نکردن!
قسمت خنده دار ماجرا، این پست "باشگاه خبرنگاران جوان" هست. البته اگر پاکش نکنن. واکنش های مردم رو هم بخونید.
لینک
اون خواستگاره که مادربزرگم پیدا کرده بود، داستانش تو کل فامیل پیچیده.
حالا همه فکر می کنند که ما پاشنه درب خونه همسایه مادربزرگ رو درآوردیم و اون ها بازم جوابشون منفیه.
در همین حین، مامانم یه حرکت عالی زده.
امروز به صورت نامحسوس پاشده رفته سراغ یک گزینه جدید.
از قضا دیده و پسندیده.
فردا هم می خاد بره سراغ مادرش و باهاشون مطرح کنه.
البته من فکر می کنم دختره خودش خبرداشته از ماجرا، چون پالس های مثبتی فرستاده.
ادامه ماجرا رو حتما براتون می نویسم.
اینو واسه یکی از دوستام تعریف کردم که خالی شم ازش ولی کافی نبود و حس می‌کنم باید این‌‌جا هم بنویسم.یه آدمی بود (و هست هنوز) که نظرش در مورد نوشته‌هام برام مهم بود (و هست هنوز)، چند وقت قبل نشونی این‌جا رو داده بودم که بخونه و اگه نظری داشت بگه، اخیرا متوجه شدم کلا فقط دو سه تا از مطالب رو خونده و بعدم از اون‌جا که جذابیتی براش نداشته ادامه نداده به خوندن و حالا این خیلی مهم نیست، جدای این ماجرا، حتی نشونی این‌جا رو هم حذف کرده و دیگه نداردش:|
زندگی پیچشی از جزء هاست. نظامی از قانون‌ها. مجموعه‌ای از استثناها. زندگی را باید آموخت؛ باید درس گرفت. اما زندگی را باید گذشت و خود را زندگی کرد. گذشتن، جزء ناپیدا تنیده شده در میان جزء‌ها ست. قانون اساسی قانون‌ها. این همان استثنای زندگی روزمره‌مان است که غذا را روی اجاق بگذاری و بروی، سریع می‌سوزد! فایل را به حال خود بگذاری، سریع‌تر دانلود می‌شود و سرانجام این ما هستیم که راضی‌تر یم. این خود ماییم که رابطه‌مان با زندگی مستحکم‌تر شده‌ا
 
 
سمه‌ تعالییاران پیغمبرمالک اشترغزل۵
می رود بهر صدرات ، تیغ بران خدامالک اشتر بود، همراه و یار مرتضی
می کنند مسموم وی را، ناکثین در بین راهلیک میثاقش بماند، خط و مشی اولیا
می کند دعوت مردم را، به بیعت با علیمی کنند تبعید او را، یاور شمس الهدی
می شود در شام تبعید و سپس شهر دگرمی پذیرد دعوت مردم، امیر و مقتدا
والی کوفه بگردد، با قیام کوفیانمی شود بر پا عدالت، از قدوم اوصیا
می زند دشمن دو دست مرتضی را در نبردچون که عمار است و مالک، در مصاف اشق
روزی روزگاری پسرک چوپانی در ده ای زندگی می کرد. او هر روز صبح گوسفندان مردم دهات را از ده به تپه های سبز و خرم نزدیک ده می برد تا گوسفندها علف های تازه بخورند.او تقریبا تمام روز را تنها بود.
 
 
قصه چوپان دروغگو
 
 
 
یک روز حوصله او خیلی سر رفت . روز جمعه بود و او مجبور بود باز هم در کنار گوسفندان باشد. از بالای تپه ، چشمش به مردم ده افتاد که در کنار هم در وسط ده جمع شده بودند. یکدفعه قکری به ذهنش رسید و تصمیم گرفت کاری جالب بکند تا کمی تفریح کرده با
رفتی و این ماجرا را تا فصل آخر ندیدیعبّاس من! دیدی امّا مانند خواهر ندیدیآن صورت مهربان را، محبوب هر دو جهان راوقتی غریبانه می‌رفت بی‌یار و یاور ندیدیآری در آوردن تیر بی‌دست از دیده سخت استامّا در آوردن تیر از نای اصغر ندیدیحیرانی یک پدر را با نعش نوزاد بر دستیا بُهت ناباوری را در چشم مادر ندیدیشد پیش تو ناامیدی تیر نشسته به مشکتمثل من اطراف عشقت انبوه لشکر ندیدیبر گودی سرد گودال خوب است چشمت نیفتادچون چشم ناباور من دستی به خنجر ندیدیدلخ
سلحشوری و شور و شر از همان ساعات اولیه انتشار خبر شهادت مردی در تاریکی به تک تک صاحبان قلب و شعور تسری پیدا کرد
مردی که در تاریکی توی روشنایی خیره کننده آتش خود سوخت همان ساعات پیامی به طور خصوصی به قلب هر کسی که قلبی داشت مخابره کرده بود....هر کسی می گفت : او منم! من اویم!
روشنایی پیشانی ها را تابنده کرده بود اما نمی دانم چه شد که پیشانی های درخشان را گلی دود آلود گرفت!
ماجرا به گل گرفتگی سر ها و دلها ختم شد! ماجرا به جدالی غمبار بین طالبان زندگی و
ماجرا از آنجای شروع می شود که غالبا در ایران مردم غریبه هستن! انقلابی به واسطه مردم در سال ۵۷ رقم خورد در دوران ۴۰ سالگی خود در نقطه ای قرار دارد که مسئولان با مردم غربیه هستن و آن ها را از خود نمی دانند، (البته نه همشون).دیروز یعنی ۱۶ خرداد ۹۸ خبر استعفای وزیر آموزش و پرورش آقای سیدمحمد بطحایی توسط بعضی رسانه های غیر رسمی منتشر شد، بعد خبرگزاری های رسمی اونو تکذیب کردن، یکی گفت رییس جمهور موافقت نمی کنه، یک منبع آگاه در دولت از تقدیم استعفا به
توی ماشین که نشستم، بابا رادیو رو روشن کرد. آهنگ بی کلام غمگینی ازش پخش شد. خیلی جالب بود که این چند دقیقه از زندگیم یه موسیقی متن داشت که به صورت تصادفی با بطن ماجرا خوب جور بود. حس کارکتری توی یک دنیای فانتزی رو داشتم، سوار یک قطار و خیره به اسمون پشت پنجره ی در حرکت. کارکتری که توی راهی قرار داره که انتهاش رو میدونه. در پایان باید با بهترین دوستش روبه‌رو بشه. دوستی که از همه بهش نزدیک تر بوده، زمان هایی کنار هم قدم برداشته و جنگیده بودن اما حا
زهرای بابا سلام
 
عمو می گفت فردای روز عید غدیر باز خواب دید. تو رو دیده بود تو یک دشت زیبای سرسبز پر از ساختمانهای زیبا شبیه قصر. همه آدمهای اونجا سالم بودند و نقص و ناراحتیی توشون مشاهده نمی شد. تو اونجا بدوبدو می کردی و باز همون زوج سفید پوش دنبالت بودند و به شدت مراقبت بودند. عمو می گفت آخر خوابش تو داد زدی که "من فرشته کوچک خدام. نیومدم که بمونم".
زن عمو می گفت: عمو که پا شد می گفت اگه اون دنیا این قدر قشنگه من می خوام همین الان بمیرم.
 
فرداشم ع
به خاطر این کمردردِ مجهول الدلیل مجبور شدم دوبار برم برای گرافی از کمر، بار اول که یه شربت گیاهی دادن و قرص که بخور و 15 ساعت ناشتا باش و بیا و باقی ماجرا. بار دوم توی بیمارستان میلاد رفتم برای گرافی که نامردا گفتن روغن کرچک بخور و یه قرص و 15 ساعت ناشتا و باقی ماجرا. 
بار دوم نه تنها خوردن اون روغن با عذاب قبر برابری میکرد بلکه هنوز عوارض چربیش رو دارم تحمل میکنم! صورتم زود چرب میشه، 3 تا جوش زدم روی گونه ها و وسط پیشونی و تشکیل مثلث برمودا دادن :/
شاید موقت !
ماجرا رامبد جوان رو شنیدین ؟! نظرتون چیه ؟!
من اولش خیلی خیلی گارد گرفتم. راستش چند روزی بود اصلا به اینستا سر نزده بودم اما تا باز کردم دیدم مثه اینکه ترند شده! و خداییش خیلی عصبانی شدم ! خیلی! همون طور که بالغ بر 90 درصد مردم اونجور که معلومه چنین احساسی داشتن!
که آقای جوان! شما که هر شب آواز وطن پرستی تون به آسمون هفتم می رسید و امون ما رو با ایران ایرانتون بریده بودین حالا چی شده خودتون زدین زیر حرف خودتون؟! یادتون رفته چطور واسه مرد
تو راهروی خانه‌ی همان عضو هیات مدیره بودم که یکی اومد گفت: تو این خانوم رو زدی!
بیا بیرون ببینم.
رفتم بیرون دیدم اون دوتا خانوم، جار و جنجال راه انداختند که آره، این آقا ما رو زده!
یکی دوتا از همسایه‌ها اومدن جلو و به من گفتن: تو این خانوم رو زدی؟!
من داشتم تعریف می‌کردم که یکی از اون خانوم‌ها حمله کرد و دوباره من رو زد.
به خاطر این حرکت وحشیانه‌، اینجا همه به اون خانومه مشکوک شدن.
من چند بار برای افراد مختلف اصل ماجرا رو تعریف کردم.
در همین حین
به نام خدا شنهای طبس



محمد
حسین صفارهرندی:به نظرم آن چیزی که بیشتر از هر اتفاق دیگری برای مردم و بعضاً
برای دست‌اندرکاران غیرقابل قبول جلوه کرد «کتمان‌کردن» موضوع توسط مسئولان
دولتی و اجرایی بود و این کتمان‌کردن مدام صورت می‌گرفت در حالی که توقع
این بود بدون افشای زمان دقیق اجرای طرح، اصل ماجرا برای مردم توضیح داده
شود.
 
عضو
کابینه دولت نهم با اشاره به سابقه اجرای چنین طرح‌هایی تصریح کرد: هم
تجربه موفق و هم تجربه ناموفقی در دولت‌ه
باز هم کار دل در میان است و برای دانلود سریال دلدار باید لحظه شماری کنیدسریال ایرانی دلدار با یک رویکرد منطقی و عالی به جامعه در مورد مسائل مختلف صحبت هایش
را مطرح می کند
صحبت های جامع و بدون درد سر را میتوان در این سریال
با تمام وجود حس کرد
این که چطور میتوان با دلیل و مدرک عالی در مورد سریال ایرانی دلدار قضاوت کرد
و اینکه چطور میتوان مدرکی مستدل ارائه نمود
در حاله ای از ابهام قرار دارد
با این وجود همیشه بخت با انسان های استاد است
و انسان های
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت  /  آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت  /  جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع  /  دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت
آشنایی نه غریب است که دلسوز من است  /  چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت
خرقه زهد مرا آب خرابات ببرد  /  خانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت
چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست  /  همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت
ماجرا کم کن و بازآ که مرا
یک ‌اشتباه بزرگ: بدتر دانستن جنس مردم زمان خود از مردم زمان ‌گذشته 
خدا که این همه لجاجهای اقوام گذشته با پیغمبران خودشان را در قرآن بازگو کرده است، برای این است که همه و خود پیغمبر بدانند که ای پیغمبر! اگر مردم تو لجاج و عناد به خرج می‌دهند گذشتگان از اینها بدتر بودند، و مردم مسلمان هم اینقدر یأس و ناامیدی به خودشان راه ندهند.
یکی از فکرهای بسیار غلط همین است که ما مردم زمان خودمان را جنساً از مردم زمان پیشین بدتر بدانیم، چون وقتی که بدتر ب
میگفت:
یه مشکلی که جدیداً پیدا کردم اینه کهوقتی کسی رو قبول ندارم و حتی دلم براش میسوزه،
یا خیلی بچه میدونمش،
ازش ایراد نمیگیرم، حتی اگه همه کاراش به نظرم ایراد داشته باشه....
و به عبارتی باهاش مدارا می کنم و با لبخند و سکوت میگذرونمش....
و این باعث میشه که اون بچه فکر کنه که خودش ایراد نداره و شروع کنه که به ایراد گرفتن از من، حتی تو کارایی که من اتفاقاً اون رو اصلاً قبول ندارم و نمیخوام بهش بگم که درستش اینه....!
تو این موارد، مردم فکر میکنند من "ب
میگفت:
یه مشکلی که جدیداً پیدا کردم اینه کهوقتی کسی رو قبول ندارم و حتی دلم براش میسوزه،
یا خیلی بچه میدونمش،
ازش ایراد نمیگیرم، حتی اگه همه کاراش به نظرم ایراد داشته باشه....
و به عبارتی باهاش مدارا می کنم و با لبخند و سکوت میگذرونمش....
و این باعث میشه که اون بچه فکر کنه که خودش ایراد نداره و شروع کنه که به ایراد گرفتن از من، حتی تو کارایی که من اتفاقاً اون رو اصلاً قبول ندارم و نمیخوام بهش بگم که درستش اینه....!
تو این موارد، مردم فکر میکنند من بل
امروز با حانیه رفتیم کلینیک چشم پزشکی، برای معاینه جهت عمل لازک یا فمتو چشم. یک قطره ای توی چشممان ریختند که مردمک چشم را گشاد میکرد تا معاینه انجام شود. از صبح تا حالا مردمکم به حالت عادی برنگشته و نمیتوانم خوب بخوانم یا چیزهای ریز و دقیق را ببینم! ولی این گشاد شدن مردمک خیلی برایم جالب بود :)) هی توی آینه نگاهش میکنم و ذوق میکنم!! عکسش را میگذارم شاید برای شما هم جالب باشد :))

+ مرسی از دوست ناشناسی که گوش دادن آهنگ بارانی آبی لئونارد کوهن را یاد
با اینکه قضیه سانچی هیچوقت دقیق مشخص نشد، اما در جریان کم کاری مسئولان و اشتباهات عجیب در روال امداد و نجات بودم و خیلی هم ناراحت از پیگیری نشدن ماجرا و تقاص پس ندادن عوامل!امروز اما بحث فرق میکنه! من با اینکه کاملا به چوپان دروغگو بودن مسئولان (اصلا نمیشه کلمه درخوری براشون پیدا کرد) مطمئن بودم، اما در مورد سقوط هواپیمای اوکراینی گفتم خییلیی بعیده کار خودشون باشه! مگه میشه آدم اینقدر احمق؟!!! مگه میشه سه چهار روز سرپوش؟! با اینکه قبلا بهم ثا
به نظرم می‌آید ما در تمامی سطوح ارتباطی‌مان به پیدا کردن «کلمة سواء»‌ای متناسب با همان سطح محتاجیم و من غصه‌ام می‌گیرد وقتی در ارتباط با پدر و مادرم، بارها در پیدا کردن این کلمه‌ها، شکست خورده‌ام.می‌دانید، ماجرا حتی ذیل مقوله‌های ارزشی و‌ ارزش‌گذاری هم قرار نمی‌گیرد که‌ مثلا من بگویم به خاطر «حق»، «خدا»، «حقیقت» دارم چیزی را تحمل می‌کنم. ماجرا خیلی خیلی ساده‌تر و سلیقه‌ای‌تر از این حرف‌هاست. مثلا نشسته‌ایم دور هم، یک نفر تلویز
به نظر شما چرا ملت ما کتاب نمی خوانند مگر غیر از این است که ملت ما وقت کمی دارند من فکر می‌کنم به علت اینکه ملت در هزینه‌های زندگی خود دچار مشکل هستند برای همین فرصت کمی برای مطالعه یا خرید کتاب پیدا می کنند اما واقعیت این است که باید یاد بگیریم از شرایط مختلف برای خواندن کتاب استفاده کنیم و از شرایط بسیار سخت و محدود هم که شده حتی یک صفحه کتاب بخوانیم اما واقعیت ماجرا این نیست واقعیت ماجرا این است ما کمی تنبل شده ایم و نمی‌خواهیم مطالعه کنی
ولی کسی نظر نداد
چون مردم آفریقا نمیدانستند " غذا " چیست !
مردم آسیا نمیدانستند "نظر" چیست !
مردم اروپا نمیدانستند "کمبود" چیست !
و مردم آمریکا نمیدانستند "سایر
کشورها" چیست؟
تصاویر از روستای قاسم آباد تهرانچی
[عکس 620×414]
مشاهده مطلب در کانال
هر کسی که دغدغه مردم را دارد، باید کاری کند که مردم به ایمان، تبعیت و اطاعت قلبی کشانده شوند، مردم ایران، مردمی مؤمن، دین باور، معتقد به مبانی و برای فداکاری در این راه آماده‌اند، بنا بر این کسانی که می‌خواهند مردم یک نقش عملی و عینی داشته باشند و حکومت الهی با جنبه مردمی توأم شود، باید جاذبه‌ها و زیبایی‌های این مسأله را از نظر عقل و منطق بشری تبیین کنند و مردم را برای حضور در صحنه به شوق آورند. مردم نیز با ایفاء نقش واقعی خود، همواره ناصر
کتاب پارسا : هادی محمدیان/سعید حسینی، نشر روشنا
 
خلاصه:
پارسا پسر بچه باهوشی است که پدرش دانشمند برجسته ی هسته ای است و نور فیروزه ای را کشف و ابداع کرده است که دستاوردی شگفت انگیز در زمینه ی انرژی هسته ای است که اگر منتشر شود و به قلب های انسان ها بتابد، تمام بیماری های جسمی و روحی را از بین خواهد برد. اما نیرو های اهریمنی پدر پارسا را می ربایند تا نیروی فیروزه ای را تبدیل به تشعشعات آتشین کند که نتایجی برعکس خواهد داشت و جهان را به جنگ و خونری
خیلی بده که یه اتفاقی تو مملکت بیفته و کسی پای درد و دل مردم نشینه که آخه مسئله شما چیه ؟
بعد از گرونی بنزین که فرداش برف بود و تلوزیون میگفت که وای چقدر هوا خوبه من چقدر خوشحالم و اینا ، منتها فردای اون روز ، مردم از شوکی که بهشون وارد شده بود ریختن تو خیابون و اینا و اعتراض و بعدش هم تو روزنامه ها ، این تیتر زده شد که مراجع تقلید هم موافق افزایش گرانی بنزین نیستن.
 
تو شبکه های داخلی که هیچ ، اما تو اینستاهای اونوری ، چه کلیپ هایی ، بعضی هاشون در
معرفی ژانر معماییمعرفی ژانر معمایی یا این که به عبارتی Mysteryسبک معمایی به نوعی شیوه ماجرا نویسی اشاره دارااست که غالبا موادتشکیل دهنده داستانی آن دربرگیرنده مرگ و میر های مرموز یا این که جرم و جنایت های پیچیده است که می بایست معما و ماجرای آن به وسیله یک شخص زرنگ حل و فصل و رمزگشایی شود . اکثر اوقات هر مظنون به طور معمول با یک هدف قابل توجیه و عقلانی و در یک مجال مطلوب برای ارتکاب جرم در قصه معرفی می شود . شخصیت حیاتی و زرنگ
مدتی است که سرمان شلوغ شده، فهرست برچسب‌های رنگی روی قاب، حسابی رنگارنگ و زیاد شده‌اند. اربعین چند سال است که توفیق خدمت می‌دهند، از قبل تا بعدش درگیر هستیم. جامعه و کار و شغل و زندگی حسابی وقت را پر کرده. نکته مهم ماجرا اینجاست که خیلی بیشتر از قبل می‌نویسم و در جاهای مختلفی هم منتشر می‌شود اما فرصت نوشتن در اینجا را نمی‌کنم. هم فضای کنترل و مراقبت (اینترنت)‌آدم را به تحفظ وا می‌دارد هم آنکه چه باید گفت که مرضی خدای متعال باشد. چقدر کار می
قصه از کجا شروع شد؟
لیلا هم نمی دانست. وقتی به شروعِ ماجرا فکر می کرد، بوی گل بابونه و عطر یاس در مغزش می پیچید. همین. هر چقدر بیشتر فکر می کرد، کمتر یادش می آمد. دلش می خواست یکبار برای اولین و آخرین بار، همه ی ماجرا را، از اول تا همین حالا، یادش می آمد و می نوشت. شاید سرنخی، راه روشنی برای آینده دستش را می گرفت. شاید که دیگر خطا نمی رفت. چرا یادش نمی آمد؟ چرا نمی دانست آن لحظه یی که همه چیز برایش رنگ و بوی دیگری گرفت، کدام است؟ نکند برای او، لحظه ن
مردم‌شناسی[۱] یا قوم‌شناسی به بررسی و واکاوی ریشه و چگونگی دین، زبان، ساختار اجتماعی و پراکندگی نژادها، قومیت‌ها یا ملت‌ها می‌پردازد.
تفاوت عمدهٔ مردم‌شناسی با مردم‌نگاری توجه این دانش به جنبه‌هایی چون فرهنگ در گروه‌های انسانی گوناگون است. بنیادگذار قوم‌شناسی را آدام فرانتیشک کولار می‌دانند که در ۱۷۸۳ در وین کتابی پیرامون این موضوع منتشر نمود.
در این داستان ما ماجرا رو کمی مخوف کردیم.این داستان همانطور که از اسمش پیداس کاراگاهیه و در مورد یه گروه تبهکاره که دنیا رو به هم میریزند.توضیح بیشتری نیست بریم پیش داستانو ببینیم:
سالهاست که این مدارک از طرف دولت باطل شده اند...یک سوال خیلی ساده پیش می آید:چرا؟...سرهنگ به من گفت که جوابش هم خیلی ساده است:دو دلیل بیشتر ندارد.یا به اشتباه فکر کرده اند آن سند ها با ارزش هستند یا اینکه به دنبال ایجاد آشوب میان مردم بوده اند...
اما نه!مگر می شود به ای
به نام خدای مهدی عج


آیا آتش زدن سفارت عربستان طبیعی است؟واقعیت ماجرا این است عربستان به دستور امریکا در تلاش است مانع حضور حجاج ایرانی در عربستان شود ؛ حال با تعرض به جوانان ایران ؛ گاه با حوادث مشکوک مانند سقوط جرثقل در کنار کعبه و گاه مانند حادثه مناو امروز هم به عمد شیخ نمر را اعدام کردند و در ایران هم با انفعال دولت و تهییج مردم  و با تخریب سفارت عربستان به نظر میرسد کار حضور حجاج ایرانی در مراسم حج آینده به طور کلی یک سره شده و لغو خواهد
گاه از مردم رای‌گیری می‌کنند تا رای مردم را از ایشان بگیرند، دستگیر کنند، اخراج کنند‌. بعد از انتخابات کُن فَیَکُن می‌شود، به آن که برنده نمی‌شود می‌گویند برنده باش و برنده می‌شود. روی خوش زندگی به بنده‌ی سلطان چند روزیست، روزیِ او به یک ترشرویی صاحب این بندگی بند است. این داستان کهنسال ده ساله‌ی ماست، ناز شست آن قماربازی که دست آخر همه چیزش را به خاطر خلق ببازد و دل مردم را ببرد. باید آن قدر خوب زندگی کرده باشی، آن قدر به خاطر سوار مردم
۵ ساله بودم که تصمیم گرفتم بهترین چیزهای دنیا را پیدا کنم.
با خودم گفتم : شاید بهترین چیزهای دنیا در طبیعت پیدا شود. چون طبیعت همه اش سبزی و سرزندگی است و چیز های خوب بیشتری در آنجا یافت می شود.سری به باغچه زدم . طبیعتی که پدرم خودش ساخته بود.
چشمم به بوته های گل افتاد . از خودم پرسیدم : آیا گل ها بهترین چیزهای دنیا هستند؟
ولی دیدم که گل همچین عمری هم ندارد و ظرف چند روز پژمرده می شود.
رفتم سراغ خاک و چون با لمس آن دستم کثیف شد از بقیه ماجرا منصرف  و
شما فکر‌کن یه آدمی مثل الکساندر مک کویین یه روز صبح از خواب پا میشه با اون حجم از  خلاقیت با خودش فکر می‌کنه که من دیگه چیزی ندارم به این دنیا عرضه کنم و ماجرا را تموم می‌کنه. ‌می‌خوام بگم افکار و ذهن انسان واقعا چیز عجیبیه!
من موندم!!!
چرا مردم فرانسه که از حقشون دفاع می کنن ، دولتشون به عنوان دیکتاتور معرفی میشه. اما توی ایران مردم که اعتراض میکنن ، میشن اشوب گر؟؟؟؟
اوضاع این روزهای ایران ، تاریخ قبل از انقلاب رو مرور می کنه.
.................
قبل از به اصلاح انقلاب اقابون در زمان پهلوی! وقتی مردم در مورد چیزی اعتراض میکردن ، یکی از حربه های حکومتی این بود که فردی به نام شعبان بی مخ که از گنده لات های تهران بود ، میزاشتن جلوی مردم تا از مردم بر علیه مردم ! استفاده کنن و ای
درست وقتی که دارم به جزییات یه مسئله فکر می‌کنم، به این‌که چطور می‌شه اون کار رو پیش برد، کدوم راه بهتره کدوم زودتر به نتیجه می‌رسه..همون موقع اون حس بهم هجوم میاره که اصلاً اصل و اساس ماجرا درسته یا چی.
و خب فرو می‌ریزم.
 
دستش را گذاشته روی زنگ و بر نمی‌دارد، «حتما باز نوید پسر همسایه
کناری است که بچه‌های کوچه را به هوای بازی فوتبال دور خودش جمع کرده، حالا
هم توپ‌شان افتاده در حیاط ما و می‌خواهند من آن را به آنها پس بدهم. ولی
نه!!! این بار من این کار را نمی‌کنم، چه معنی دارد هر روز مخل آسایش مردم
شوند؟ از وقتی مدرسه‌ها تعطیل شده هر روز ماجرا همین است، هر روز صبح یکی
از همسایه‌ها با صدای زنگ گوشخراش نوید از خواب بیدار می‌شوند... ولی
این‌بار من درسی به او می
دلم برای شعبه ۳۱ و ۱۰ تنگ شده بیشتر همه برای شعبه ۱۰ و اقای ر ...
اجرا احکام بد نیست. اقای ش هم ادم خوبی است.با تحصیلات حوزوی. امروز از همسرش باافتخار تعریف کردکه دانشگاه ما شیمی خوانده واستعداد درخشان  بوده.گفت هوش یه امر ذاتی است و تعریف ام کرد و من به این فکر کردم که تو هیچ وقت به من افتخار نکردی.من استعداد درخشان بودم.در بدترین شرایط روحی پایان نامه ام به بهترین شکل دفاع کردم.مقاله چاپ کردم و دوتا ازمون مهم را قبول شدم و تو هیچ وقت نفهمیدی.
زن
شش رسول از شش جهتچون جسد مردم را که کار کن او بود شش جهت بود، پیش و پس و راست و چپ و زیر و زبر ایزد تعالی شش رسول کارفرمای بفرستاد سوی ایشان، چنان که به مثل آدم علیه ‏السلام ، از سوی سر مردم آمد و نوح علیه ‏السلام از سوی چپ مردم آمد و ابراهیم علیه‏ السلام از سوی پس مردم آمد و موسی علیه ‏السلام از سوی زیر مردم آمد و برابر آدم علیه‏ السلام و عیسی علیه ‏السلام از سوی دست راست مردم آمد، برابر نوح علیه ‏السلام و محمد مصطفی صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله
ورود زنان به ورزشگاه‌ها مانع شرعی داشت. روحانیون و برخی مراجع تقلید چنین نظری داشتند. اما پس از خودسوزی سحر خدایاری، دولت اعلام کرد زمینه ورود زنان به ورزشگاه‌ها فراهم خواهد شد. روحانیون اما تا این لحظه اظهار نظری نکرده‌اند. معلوم نیست ممنوعیت‌های شرعی چه شد؟
مرگ دلخراش آن دختر جوان چیزی را جا به جا کرد.
جمهوری اسلامی بر یک دوگانه سازی بنیادی در عرصه‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی تکیه کرده است: یک سو خواست خداوند است و سوی دیگر امیال و تمنی
در خیابان شمس تبریزی شهر تبریز زیارتگاهی وجود دارد که به قبر حمال معروفه.فرد بیسوادی در تبریز زندگی می کرد و تمام عمر خود را در بازار به حمالی و بارکشی می گذراند تا از این راه رزق حلالی بدست آورد. یک روز که مثل همیشه در کوچه پس کوچه های شلوغ بازار مشغول حمل بار بود، برای آنکه نفسی تازه کند، بارش را روی زمین می گذارد و کمر راست می کند. صدایی توجه اش را جلب می کند؛ می بیند بچه ای روی پشت بام مشغول بازی است و مادرش مدام بچه را دعوا می کند که ورجه وور
دلم برای شعبه ۳۱ و ۱۰ تنگ شده بیشتر همه برای شعبه ۱۰ و اقای ر ...
اجرا احکام بد نیست. اقای ش هم ادم خوبی است.با تحصیلات حوزوی. امروز از همسرش باافتخار تعریف کردکه دانشگاه ما شیمی خوانده واستعداد درخشان  بوده.گفت هوش یه امر ذاتی است و تعریف ام کرد و من به این فکر کردم که تو هیچ وقت به من افتخار نکردی.من استعداد درخشان بودم.در بدترین شرایط روحی پایان نامه ام به بهترین شکل دفاع کردم.مقاله چاپ کردم و دوتا ازمون مهم را قبول شدم و تو هیچ وقت نفهمیدی.
زن
دانلود آهنگ سینا سرلک پیلوت
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * پیلوت * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , سینا سرلک باشید.
دانلود آهنگ سینا سرلک به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Sina Sarlak called Pilot With online playback , text and the best quality in mediac
متن ترانه سینا سرلک به نام پیلوت
از کجای ماجرا باید بگم وقتی هیشکی خنده هامونو ندیدوقتی که اون همه احساس قشنگ یه دفعه از دل ماجرا پریداز ته قصه به اولش برم یا از اول
بعد از شهادت سردار سلیماین خیلی ناراحت بودیم. وقتی رفتم سر کلاس بچه ها رو که دیدم اشک تو چشام جمع شد. بغض گلوم رو گرفته بود. نتونستم سر کلاس صحبت کنم و بغضم ترکید ، بچه ها هم بغضشون ترکید و با هم گریه کردیم...
برای سردار ایستگاه صلواتی زدیم و چایی می دادیم ، همه مردم ازمون عکس سردرا میخواستن ، نزدیک دو هزار تا عکس سردرا رو ازمون گرفتن و در جواب افرادی که عکس سردار میخواستن باید می گفتیم شرمنده تموم شده...
کلیشه هم درست کرده بودیم و میزدیم رو ماشین
آمریکایی‌ها اما در مقابل، به کمک داعشی‌ها شتافتند و هر جا که نیاز به کمک تسلیحاتی و غذایی داشتند، دریغ نکردند. در نهایت اما، با همه‌ی این تلاش‌ها نه تنها محور مقاومت و نیروهای مردمی عراق توانستند داعش را از عراق بیرون کنند، بلکه بعد از مدتی، گذرگاه استراتژیک بوکمال، که در حقیقت مسیر مواصلاتی دو کشور عراق و سوریه بود نیز بازگشایی شد. همه‌ی این‌ها موجب خشم و عصبانیت بیشتر مقامات آمریکایی، مخصوصا از نیروهای حشدالشعبی شد و بنابر این سناری
من مدت هاست که چیزی ننوشته ام. این اتفاق با این حال افتاده که بی بهره از سوژه هم نبودم. یه جورایی حتی غرق بودم تو اتفاقای مختلف! در همین فاصله که نبودم از اسفند ۹۷ تا الان، چند دوره ی مهم تو زندگیم شروع شد و به پایان رسید. کار تو بخش اورژانس شهر خودمون پر از ماجرا و تجربه، فارغ التحصیلی، سفر به مشهد بعد از چهار سال، محرم مهم امسال، سفر اربعین، تغییر محل زندگیم که آغاز یه ماجراجویی شخصی به حساب میاد و شروع طرح تو بخش ICU شهر جدید. هر کدوم از این ها پ
علی به مالک اشتر گفت: ‏«باید محبوب‌ترین کارها نزد تو اموری باشد که در جهت رعایت حق از همه کامل‌تر و از نظر عدالت شامل‌تر و از نظر رضایت عمومی مردم جامع‌تر باشد زیرا خشم توده مردم خشنودی خواص را بی‌اثر می‌سازد اما ناخشنودی خاصان با رضایت عامه مردم جبران پذیر است»
سلااااااااام.امروز یه اتفاقی افتادکه برام خیلی شگفتانه بود فکرکن بری سر کلاس که به اونایی که منتظرت نشستن درس بدی با کلی مطلب به روز ودسته بندی شده  مثلا....ماژیک را برداشتم که برم سرتابلو دیدم دقیقا همون مطلبی که میخوام درس بدم روی تابلو نوشتن اونم دسته بندی شدهبخند خندم داره حالا حتما میپرسی چیکارکردی هیچی موبایلما برداشتما ازمطالب عکس گرفتم......................
به نظرت درس این ماجرا چیه اگه این ماجرا واسه خودت اتفاق افتاده بود چی کار میکردی ا
نمی دانم کحا متنی با این مضمون خواندم که: مردم به یک سردرد معمولی خود بیشتر از خبر مرگ من و شما اهمیت می دهند. شاید همین باید دلیلی شود برای اینکه کمتر از قضاوت شدن بترسیم یا نگران دیدگاه "مردم" باشیم و شاید دلیلی باشد که کمتر احساسات خود را با دیگران به اشتراک بگذاریم.
رسول خضری در گفت‌وگو با تابناک: تصمیمات خلق الساعه مردم را زمین‌گیر کرده است/ اگر مردم چیزی نمی‌گویند از بزرگواری خودشان است.
بزرگواری مردم یا ...؟
اما حرفش درسته، تصمیمات کشور مبنای درستی ندارد و حسی است گویا
مردم به داد خودتان برسید
روستای پر ماجرا | افسون 74
نام رمان: روستای پر ماجرا
نویسنده: افسون 73
ژانر: عاشقانه
خلاصه رمان روستای پر ماجرا : 
دانلود رمان روستای پر ماجرا : غزل و یسنا و الهه و یلدا ۴ تا دوست صمیمی و پر نشاط ،بعد از دادن کنکور تجربی برای رفع خستگی به روستایی میرند که خاله حوا ، خاله ی پدر های یسنا و غزل که با هم دختر عمو هستند ، اونجا زندگی میکنه و پیشش میمونند و اونجا با یه گروه پسر به اسم راستین و سالار و امیر و دانیال به کل کل و بحت شروع میکنند و داستان های زی
رهبر انقلاب:ملت طرفدار ایستادگی، مقاومت و نه گفتن به استکبار استمردم با حضور در مراسم نشان داد که طرفدار مقاومت استکسانی که سعی میکنند چیز دیگری از مردم ما به دنیا نشان دهند با صدق رفتار نمی کننداون چند نفری که به عکس سردار شهید عزیز ما اهانت میکنن، مردم ایرانند!؟ آمریکایی ها می گویند در کنار ملت ایران هستیم، دروغ می گویند، اگر هم می خواهند در کنار ملت باشند در واقع می خواهند خنجر خود را در بدن ملت فرو کنند
آقای حسن روحانی به عنوان یک رئیس جمهور شایسته نیست که چند سال نان و آب مردم را به برجام گره زدی، حق مأموریت ، اضافه کار ، پاداش ، سفرهای کشورهای خارجی و... رفتی .
حالا باز هم در صدا و سیما به مردم می گویی آمریکا و اروپا قابل اطمینان نیست و از یک طرف دیگر در مراسم بازگشایی دانشگاه ها در سال 1398 خطاب به قشر دانشجو می گویی بایستی مسائل استراتژیک را به همه پرسی مردم گذاشت.
خود تو یک نمونه شکست خورده از ایده انتخابات و همه پرسی هستی. این رفتار تو به نوعی
من هم مثل خیلی از شماها کتاب خوندن رو با داستان‌ها و قصه‌ها شروع کردم. بعد آروم آروم کشیده شدم سمت رمان‌های ایرانی و خارجی. دوران نوجوانی بیشتر به رمان‌ها و داستان‌های فانتزی و علمی تخیلی علاقه داشتم. بعدها گوش به زنگ بودم ببینم کی چه کتابی می‌خونه تا من هم اون رو بخونم. توی دانشگاه بیشتر از هرچیزی کتاب شعر و رمان می‌خوندم. تا اینکه یه روز به نظرم رسید چه کار بیهوده‌ای! چرا به جای این همه داستان ماجرایی، نباید بشینم و یک کتاب علمی‌تر بخون
دستهامو گرفت ، اصرار داشت برم خونشون ، مامان مخالف بود ، دلش میخواست زودتر برگردیم ، به قدم زدن ادامه دادیم ، هچی میگذشت هوا ابری تر میشد ، اما حالِ دلم خوب بود ! صدا مردم بلند شد ، هر کی از یه سمت میدوید تا خودش رو به 2 تا کوچه بالاتر برسونه ، یک تصادف کرده بود ، فقط شرح ماجرا رو شنیدم ،دلم لرزید ... یکی از انتهای خیابان اومد سمتمون اسم کسی رو که تصادف کرده بود رو گفت ، بی اختیار گریه کردم من اون آدم رو فقط یک بار تو زندگیم دیده بودم اما این خبر باع
⁦۲۶۸۸⁩ - «اسدالله علم» معتمد «محمدرضا پهلوی» در خاطرات خود با اذعان به نارضایتی مردم از رژیم پهلوی، می‌نویسد: "متأسفانه مردم (از وضعیت کشور) راضی نیستند. یعنی طوری با آنها رفتار می‌شود که مثل مردم مغلوب در قبال یک قدرت غالب می‌باشند ... مردم میل دارند به حساب باشند و رفاه قضائی و اجتماعی داشته باشند ...»منبع: خاطرات علم، جلد سوم، ص۳۵۲ (۶ دی ۱۳۵۲)
دانلود فایل اصلی 
اگر بخواهم صادقانه و براساس واقعیت بنویسم، میگویم "به مردم ایران بدبینم". لااقل در این برهه از تاریخ که ما زندگی میکنیم نمیتوان به مردم اعتماد و برای مردم مبارزه کرد. مردم کشور ما در این مقطع تنها منافع کوتاه مدت شخصی را معیار تمامی کارهایشان قرار میدهند و هیچ به "منفعت ما" که تاثیری طولانی مدت و سازنده دارد، علارغم اینکه امکان دارد نفع شخصی نداشته باشند، فکر نمیکنند. این یک توصیف از مردمی است که نباید برایشان جنگید، و این انفعال موجب ستمدید
2395 - «مهدی جلالی» اپوزیسیون فراری که
آمریکا را ارباب خود و دیگر مخالفان جمهوری‌اسلامی می‌داند، به مردم ایران
بابت عدم‌حمایت از گروه‌های اپوزیسیون فحاشی کرد و گفت: “مردم ایران
بی‌عرضه هستند و لیافت شاه را نداشتند. خاک بر سر این مردم. من جزو این
مردم نیستم ...”منبع: www.yon.ir/mzdr70دانلود فایل اصلی
حکومت آخرین تزار روسیه با فاجعه آغاز شد. چند روز پس از تاجگذاری در ماه مه ۱۸۹۶، جشنی در میدان خودیانکا، میدان مشق نظامی درست در بیرون مسکو ترتیب داده شد. صبح زود نیم میلیون نفر پیشاپیش در آنجا گرد آمده بودند و امیدوار بودند از دست تزار جدید لیوان‌های آبجوخوری یادگاری و بیسکویت‌هایی که تاریخ و مناسبت این رویداد به صورت نقش‌برجسته روی آن حک شده بود هدیه بگیرند. آبجو و سوسیس رایگان قرار بود به مقدار فراوان میان جمعیت توزیع شود. وقتی جمعیت بیش
رند مستی جو دمی با او برآ
از در میخانهٔ ما خوش درآ
مجلس ما را غنیمت می شمر
زانکه اینجا خوشتر از هر دو سرا
جام می بستان و مستانه بنوش
قول ما می گو سرودی می سرا
خوش خراباتی و خم می سبیل
ما چنین مست و تو مخموری چرا
آب چشم ما روان بر روی ما است
باز می گویند با هم ماجرا
ماه من امشب برآمد خوش خوشی
تو بیا تا روز امشب خوش برآ
نعمت دنیی و عقبی آن تو
نعمت الله از همه عالم مرا
   این روایتی ست حقیقی از تجربه ی شخصی نویسنده  در مواجهه با پدیده ای اعجاز انگیز بنام عشق.     این اثر از دو اپیزود کوتاه تشکیل شده که به روایت مشترک از جانب دو سوی ماجرا میپردازد .  نوشته شده توسط شهروزبراری صیقلانی. 
ادامه مطلب
حضرت صادق  ع فرمود هیچگاه  پیغمبر  ص با مردم  واز عمق عقل خویش سخن نگفت بلکه میفرمود ما گروه پیغمبران ماموریم که با مردم باندازه خودشان سخن گوییم    16 امیرالمومنین ع فرمود دلهای نادانان طمع ها از جا بر میکنند و ارزو های بی جا در گروشان میگذارند و نیرنگها بدامشان میاندازند   17 جضرت صادق  ع فرمود با عقلترین مردم خوش خلق ترین انها است
در ظاهر ماجرا، ‹حسن عباسی› یک سؤال پرسید: «چرا عمل‌کرد ‹آمدنیوز› نسبت به امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی)، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، قوه قضائیه و غیره، با روی‌کرد تهمت‌های فحش‌محور بوده اما نسبت به آقای علویِ وزیر اطلاعات و آقای روحانی رئیس جمهور، با روی‌کرد خبرهای نقدمحور؟!»
ادامه مطلب
یک بار هم یکی از چینی‌ها که مسیحی شده بود یک شورش و آشوب عظیم در چین به وجود آورد که به نام «شورش تایپینگ» مشهور شده است و در حدود سال ۱۸۵۰ آغاز گردید، ماجرا این بود که یک مرد دیوانه به نام «هونگ مین_چوان»۱
که مسیحی شده بود و یک نوع جنون مذهبی داشت با شعار «بت پرستان را بکشید» دست به کار شد و با موفقیت زیادی مردم را تحریک کرد.
بطوری که عدۂ زیادی کشته شدند، این شورش بیش از نیمی از چین را فرا گرفت و ویران ساخت و در مدت ده دوازده سال لااقل ۲۰،۰۰۰،۰۰
متعجبم از کسانی که دغدغه مالی و معیشتی ندارن ولی خودشون رو وقف فضای بی روح و سرد مجازی می کنن و اونو به ساختن و تجربه فضای گرم و روح بخش خانواده ترجیح میدن.
زندگی در خانواده خلاصه میشه و باقی ماجرا ها فقط حاشیه های زندگی هستند
بنده از ادامه حضور در نماز جمعه و اقامه نماز معذورم. ائمه جمعه اگر نتوانند به مسئولیت عمل کند، نزد خداوند مسئول خواهد بود. خداوند فرموده‌است که اگر مردم مشکلی داشتند، به نماز پناه برده و مشکل خود را برطرف کنند. مردم صدها مشکل دارند که باید این را امام جمعه بیان کند و اگر بیان کرد و مشکل مردم رفع شد، نشانه این است که خوب بیان کرده، اما اگر مشکل مردم رفع نشد، امام جمعه نتوانسته‌است مطلب را خوب بیان کند.
 
خرید کتاب
امام صادق ع فرمود   رسولخدا  ص فرمود سازگاری با مردم نصف ایمانست و نرمی با انها نصف زندگی است  سپس امام صادق ع فرمودبانیکان در پنهان امیزش کنید وبا بدکاران در اشکار وبر انها حمله نکنید که بر شما ستم کنند زیرا زمانی برای شما پیش اید که دینداران نجات نیابدجز اینکه را مردم ابلهش دانند و خود او هم اماده باشد و تحمل کند که باو گویند ابله وبیعقل است امام صادق ع میفرمود گروهی از قریش با مردم کم سازکاری کردند از قریش رانده شدند  در صورتیکه بخدا ی سو
توی یکی از شبهای کوتاه زمستان که خیال میکردم لابد دیگر خبری از ترافیک و شلوغی نیست پشت ترافیک سنگینی گیر افتادم..ترافیکی که قاعدتا طبیعی نبود.ماشین ها به کندی حرکت می کردند و   هر چه جلوتر می رفتم ترافیک بهتر که نمیشد هیچ بدتر هم میشد.مدتی که گذشت و کمی که جلوتر أمدم تازه دستم آمد که ماجرا از چه قرار است.

ادامه مطلب
سری که برای سرداری آماده شده است شیری است که شغالان و روبهان از آن می ترسند، فرزندان انقلاب، سرداران انقلابند و نه تنها از جان و مال در راه اسلام و انقلاب اسلامی می گذرند بلکه در راه سازندگی و جهاد هرگز خسته نمی شوند و از پای نمی نشینندکسانی که برای مردم کار نمی کنند نمی توانند فرزندان انقلاب را از کار کردن به مردم باز دارندنفرین و ننگ بر کسانی که سفره مردم را خالی می کنند و مردم را می خواهند ناراضی کنندهر چند پول و پله ای نداشته باشیم همت کار
امروز عصر خواهرم زنگ زد. خیلی کفری بود. کسب و کار اینترنتی کوچکی دارد. می‌گفت همین چند روز پیش یک میلیون تومان هزینه تبلیغات داده و همین که خواسته نتیجه بگیرد، اینترنت قطع شده و حالا حتی وصل هم بشود دیگر اثر آن تبلیغ از بین رفته. پرسید تو خبر نداری کی وصل می‌شود؟ گفتم حقیقتش امروز وزیر ارتباطات مملکت مصاحبه کرده و گفته بی خبر است!
به هرحال من فکر می‌کنم حداقل تا پایان مرحله سوم واریز، یعنی تا روز یکشنبه قطعا اینترنت وصل نمی‌شود. بعد از آن طی
سلبریتی های دلسوز که سفرهای خارجی شون تو  اوج  مشکلات مردم سیل زده قبول باشه ، واجبات مالی شرعی و قانونی خودشون رو اعم از مالیات و خمس  بپردازند کافیه و لازم نیست برای جمع کردن پول از مردم زحمت بکشند که برخی شون یک سال آنها را نگه دارند، بعد بخوان سالن تئاتر بسازند؛ به اندازه کافی ارگان های جمع کننده کمک ها از مردم داریم.
http://ziarani1.blog.ir/
با هم‌سایه‌ها رفتیم کلانتری.
اون دو تا خانوم با ماشین پلیس رفتن داخل. ما هم خواستیم بریم داخل که افسر کلانتری مانع شد و ما را بیرون کرد.
حدود پنجاه دقیقه بیرون جلوی کلانتری منتظر بودیم و نمی‌دانستیم که در کلانتری چه خبر است!
بعد از پنجاه دقیقه، فقط من را به داخل راه دادند.
افسر گفت تو این خانم را زدی؟
گفتم نه، من فقط از خودم دفاع کردم.
گفت این خانوما چیزای دیگه میگن.
گفتم دروغ میگن.
خانوما کلانتری رو گذاشتن روی سرشون و افسر با کلام تند آن ها را
سلام دوباره اینبار هم ماجرا در مورد من و کامپیوتر عزیزم  هست :)  از دیروز تا امروز انیمه استودیو یا moho رو هم تموم کردم :) فک کنم دارم تو این نرم افزارا شورشو درمیارم :|  هر چند در آینده زبان های php و python و c# رو هم به صورت کامل کامل یاد میگیرم :)
خوب من فعلا :)
الان  فک کنم با 3 الی 4 تایی نرم افزار انیمیشن سازی یاد گرفتم :)
 
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت  /  آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت  /  جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع  /  دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت
آشنایی نه غریب است که دلسوز من است  /  چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت
خرقه زهد مرا آب خرابات ببرد  /  خانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت
چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست  /  همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت
ماجرا کم کن و بازآ که مرا
آبان یازده 60
 
مهرداد خوشبخت ساختن فیلم‌های بلند را از وسط دهه‌ی هشتاد استارت کرد و «آبان یازده ۶۰» یک کدام از فیلم‌های جنگی این سال است . خوشبخت هفت سال پس از فیلم «عقاب صحرا» با این اثر به سینما برگشته است . علیرضا کمالی , حسن معجونی , شبنم گودرزی , حمیدرضا محمدی و نادر سلیمانی درین فیلم سینمایی بازی نقش می‌نمایند . این فیلم جنس اداره فرهنگی هنری نقطع ی عطف است و میگویند اثری متعدد در حوزه‌ی دفاع مقدس به شمار میرود . خل
تنها راه نجات مردم عراق از بیکاری ، نا امنی و ...  بستن سفارتخانه (جاسوس خانه) آمریکا و احتمال زیاد عربستان در این کشور می باشد. شاهد این مدعا آن است که آمریکا بزرگترین سفارتخانه اش را در عراق - با پول مردم عراق - ایجاد کرده است .
 فضیل گویدبامام صادق ع عرضکردم مردم این امر امامت دعوت کنیم فرمود  ای فیضل، چون خدا خیر بنده. یی را خواهد  بفرشرشته یی امر کند که گردن اورا خواه
 ناخواه اورا داخل ام. امامت کند 4 امام صادق ع فرمود این امر امامت خودرا برای خداقرار دهید نه برای مردم زیرا انچه برای خداست عملیکه برای خدا خالص. باشد خود او پاداش ثوابش را عطاکند و انچه برای مردم باشد باسمان بالا نرود پذریرفته خدا نگردد بر سر دین خود با مردم ستیزه نکنید زیرا  ستیزه.  بیمار  کننده دل
دعوت کردنِ مردم به امام زمان و شناساندنِ حضرت
هر کس به میزان علم و دانش خود، باید مردم را به سوی امام دعوت نماید و مردم را به ایشان نزدیک نماید و نشر معارف مهدویت از جمله این کارهاست. شخص دعوت کننده باید علاوه بر حکمت علمی، دارای حکمت عملی بوده و بصورت عملی مردم را با حضرت آشنا نماید زیرا تاثیر بیشتری دارد.
☀️ امام معصوم میفرماید: همانا عالِمی که به مردم معارف دینشان را یاد میدهد و ایشان را به امامشان دعوت میکند، از هفتاد هزار عابد، برتر است.
آقای حسن روحانی بیان می کند چرا برای بعضی افراد به هر اتهامی ، پرونده سازی می کنید (منظور پرونده حسین فریدون برادر ایشان است)
این سوال مطرح است که آیا هر فردی که به مصالح مردم ایران خیانت می کند ، نبایستی تحت کنترل و با وی برخورد شود. آقای رئیس جمهور یا شما با ایشان همدست هستی یا این که از اینکه نمی توانی همچون قوه قضائیه به مردم خدمت کنی ، حسادت می کنی یا اینکه ناقلا داری از مصالح مردم ایران بهره برداری سیاسی می کنی در حقیقت نوعی خیانت به مردم
 
نگاه کلی به ماجرا
هر دو نرم افزار در حوزه BPMSها فعالیت دارند.
درواقع هر دو نرم افزار تلاش می‌کنند تا فرایندهای سازمان را از حالت سنتی و یا دستی به حالت اتوماسیونی یا نیمه خودکار در آورند.
در کلیات تقریباً هر دو نرم افزار درحال انجام یک کار می‌باشند اما در جزئیات با هم دارای تفاوت‌های می‌باشند.
 
نظر همیار فرایند کسب و کار
این که واقعاً کدام یک از این دو نرم افزار برای ما بهتر می‌باشد به بسیاری از عوامل دیگر هم بستگی دارد.
اگر به دید آموزش ب
اجازه نداریم...
۱-از مردم یا اقوام بپرسیم قیمت خانه ات چقدره؟
۲-از مردم یا اقوام بپرسیم چرا دختر-پسرتو خونه بخت نمی فرستی؟
۳-از مردم یا اقوام بپرسیم کجا کار می کنی؟
۴-از مردم یا اقوام بپرسیم چرا دوست دختر-پسر داری؟
و....
به این کار می گن فضولی و نود درصد ایرانی ها فضول هستند.
اکثر ما خودمون آخر فضولی هستیم و دیگران را از انجامش نهی می کنیم.
*شما حق دارید به سؤالات مردم درباره خودتون پاسخ ندهید*
تجاوز گروهی 7 پسرعمو به دختر 16 ساله سرنوشت دردناکی را برایش رقم زدند.
به گزارش گروه اجتماعی برنا؛ دختری 16 ساله در روستای احمدآباد هند زنده زنده سوزانده شد.
ماجرا از آن قرار است که 7 پسرعموی قربانی او را در راه مدرسه اش ربودند و موردتجاوز قرار دادند.همچنین از این اقدام وحشیانه شان فیلمبرداری و در واتساپ خانوادگی شان منتشر کردند.
پس از منتشر شدن این ماجرا در واتساپ پدر شراره در مقابل اعضای خانواده و فامیل دخترش را برهنه کرد و پس از ضرب و شتم وح
امام صادق ع فرموداز نشانهای درستی یقین مردمسلمان اینستکه مردم را بوسبله خشم خدا خرسند نکند مانند کسیکه طبق میل مردم بر حلاف حق. فتوای دهد ونهی از منکر نکند و مردم را بر انچه خدا بخود او نداده سرزنش ننماید  مردم را برای  انچه.خدابخود او نداده سرزنش ننماید مردم   را برای انچه بدو ندهند زیرا خدا روزیش نکرده سرزنش نکند زیرا روزی رانه شره و از حریص بیاورد و نه نخواستن ناخواه رد کندو اگر شخصی از شماچنانکه. از مرگ میگریزد از روزیش بگریزد روزیش باو
دانلود فیلم سینمایی عروسی مردم محصول 1399 اثری از مجید توکلی, دانلود فیلم سینمایی عروسی مردم با لینک مستقیم رایگان کامل کم حجم کیفیت بالا عالی بلوری 4کا, دانلود فیلم سینمایی ایرانی عروسی مردم جدید بدون تگ آرم تبلیغاتی و نیاز به خرید اشتراک ویژه دانلود فیلم سینمایی

ادامه مطلب
همین که پاشو گذاشت تو حیاط و از نظر ناپدید شد، برگشتم گفتم یعنی شبو می مونه؟! ای کاش نمونه... دیدم گلی اینا دارن هیس هیس می کنن... 
بعدش آروم بهم گفتن که چرا اینو گفتی تو اژ کجا می دونی برنامه ضبط صدای گوشیش رو روشن نکرده؟!
خداااااایا... ماجرا رو پلیسی معمایی می کنن! 
می خوام اهمیت ندما ولی هی فکرم درگیر می شه!
اضطراب های بی خود و بی جهت!
+ حافظ
یارا دیروز حاضر نمی شد تنها از روی فواره های حوض آب و آتش رد شود. اصرار داشت که یکی همراهش برود، وگرنه بچه ها زیر دست و پایشان او را له می کنند. عمه می گفت اگر ترس از ملامت مردم نبود، همراهش می رفتم.
فکر کنید، چندبار این «مردم» و «ملامت» شان ما و دلخوشی هایمان را سرکوب کردند. زنیکه ی فلان، مرتیکه ی فلان. با آن قد و قواره. با این سن و سال. خجالت نمی کشد.

شده تا حالا خجالت نکشید از قد و قواره و سن و سال و هیکلتان و دست به کاری علی رغم خوشامدِ مردم بزنی

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تجهیزات قرعه کشی گلپایگانی